کد مطلب:28488 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125
«حوادثی گذشت كه ما از روی تسلیم بودن به فرمان خداوند متعال، در آزمایش هایی كه ما را بدان آزمود و از روی امیدواری به پاداش، بر آنها صبر كردیم- در حالی كه در چشمانمان خار بود-، و شكیبایی بر این حوادث، بهتر از پراكندگی مسلمانان و ریخته شدن خون هایشان بود. ما خاندان پیامبری هستیم كه سزاوارترینِ مرد بود به حكومت دین و به سرچشمه كرامتی كه خداوند، بدین امّتْ ارزانی داشت.این طلحه و زبیر، نه از خاندان پیامبرند و نه از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله. چون دیدند كه پس از سال های سال، خداوندْ حقوقمان را به ما بازگردانْد، یك سال و [ بلكه] یك ماه كاملْ تحمّل نكردند و به شیوه پیشینیانِ خود رو كردند تا این كه حقّ مرا پایمال كردند و اتّحاد مسلمانان را از اطراف من پراكنده ساختند». آن گاه، امام علیه السلام آن دو را نفرین نمود.[2].
2182.الإرشاد- به نقل از ابن عبّاس-: چون [ امام علی علیه السلام] به سرزمین ذو قار[1] رسید، از كسانی كه به همراهش حضور داشتند، بیعت گرفت.سپس سخن گفت و بسیار حمد و ستایش الهی كرد و بر پیامبر خدا درود فرستاد.سپس فرمود: